اون اتاق کوچیکه‌ی کنار اتاقم که بهش میگیم بالکن رو خیلی دوست دارم؛ چون وقتی درِش رو می بندی تاریکِ تاریک میشه و و میتونی ماه رو ببینی. بعد میتونی اونقدر آهنگ گوش بدی و و با ماه حرف بزنی تا حالت بهتر شه. اتاق کوچیکه رو دوست دارم چون با اینکه بیشتر با ماه حرف میزنم تا اون، میشه بهش اعتماد کنم. چون حرفامو گوش میده؛ بی هیچ دلیلی. فقط گوش میده و میزاره محو تماشای ماه بشم. میزاره بهش تکیه کنم؛ تا وقتی دوباره بتونم وایسم. بعد می‌زاره برم، تا وقتی دوباره خودم پیشش برگردم. تا وقتی دوباره یه چیزی بخوام برای تکیه کردن بهش.

 اتاق کوچیکه برای حرفام ازم دلیل نمی‌خواد. انگار فقط گوش میده. فقط گوش میده و میزاره بهش تکیه کنم.

 

+ همین الان که تو اتاق کوچیکه نشستم و ماه دیده میشه، دارم این آهنگو گوش میدم. اگه خواستید میتونیم باهم پلی اش کنیم و گوش بدیم.

++ لیریک این آهنگو بخونید. قشنگه.