- چی میشه اگه بدونی خیلی راه سختی داری؛ ولی از اون طرف هم بدونی تا همینجاشم خیلی سختی کشیدی ؟ چی میشه اگه هم بخوای ادامه بدی، هم فقط یکم خسته و سردرگم شده باشی؟ 

+ خب مطمئنی اصلا کل راه درست بوده ؟ 

- چی میشه اگه اونم ندونی ؟! چی میشه اگه یه وقت به کل چیزی که هرروز براش از خواب بلند می‌شدی شک کنی ؟ 

+ فکر کنم... خب این... من نمیتونم و نمی‌خوام بهت امید بدم رفیق ! این خیلی حس گندیه ! 

- می‌دونی... با خودم فکر میکنم که کاش میشد بازم راهی وجود داشت... ولی قبول کنیم که بعضی اوقات دیر میشه. منظورم اینه که شاید بازم یه راه جدید باز شه... ولی فکر کنم زمان می بره، و اگه قوی نباشی... شاید تا پیدا شدن یه راه جدید، دیگه تو اون آدم سابق نباشی، شاید دیگه اون راه جدید اصلا به دردت نخوره... می‌فهمی چی میگم ؟ شاید راهت کلا عوض شده باشه. و این ترسناکه، خیلی ترسناکه !